دل نوشته های پرنده مهاجر
 
 
دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 9:36 ::  نويسنده : nima mahmoodi

 لاله این چمن آلوده به رنگ است هنوز
سپراز دست مینداز که جنگ است هنوز
ای که آسوده نشینی لب ساحل بر خیز
که ترا کار به گرداب و نهنگ ا ست هنوز



دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 9:33 ::  نويسنده : nima mahmoodi

شاه نادان که شود وزیر ، وزیر خائن هم شود اسیر

ما که ندیدم شاه را،اما دیدیم بیچارگی وزیرا

شاه بود دوست نیک و ویز خائن دوست بد

عاقبت وزیر خائن شد نیک و شاه نیک نادان شد عالم اسیر

این حکایت ما و عالمان دینمان است.که تا از این چاه در می آیم گرفتار چاه دیگر می شوم و این مصیبت ما مسلمان هم از آن است که از ماست که بر ماست اگر ما اختلافات را کنار بگذاریم انشالله دوباره روی عذت را می بینیم.




شاگردی از استاد پرسید: منطق چیست؟

استاد کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ، دو مرد - پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد
می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !
استاد گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر
آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟
حالا پسرها می گویند : تمیزه !
استاد جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد.وباز پرسید :
خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟
یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !
استاد گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و
کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟
بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !
استاد این بار توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام
عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!
شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم
تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است
استاد در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق !
خاصیت منطق بسته به این است که چه چیزی رابخواهی ثابت کنی!!



دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 9:14 ::  نويسنده : nima mahmoodi

 

روزی فسور فلسفه با بسته  سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان   خود روی میز گذاشت.

وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت   و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.

سپس  از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟ و همه دانشجویان موافقت کردند.

سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛   سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند.

بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله".

بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد.
"در حقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه ها رو پر می کنم!" همه دانشجویان خندیدند.

در حالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت: حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که این شیشه نمایی از زندگی شماست،
توپهای گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند

خدایتان، خانواده تان ، فرزندانتان ،  سلامتیتان  ،  دوستانتان  و مهمترین علایقتان

چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها باقی بمانند،  باز زندگیتان پای برجا خواهد بود.

اما سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل کارتان، خانه تان و ماشینتان.

ماسه ها هم سایر چیزها هستند- مسایل خیلی ساده.

پروفسور ادامه داد: "اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه ها و توپهای گلف باقی نمی مونه، درست عین زندگیتان.
اگر شما همه زمان و انرژیتان را روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف کنین، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه. به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنین، زمانی رو برای چک آپ پزشکی بذارین. با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین.

همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست. همیشه در دسترس باشین.

اول مواظب توپ های گلف باشین، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند،
موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ها هستند."

یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟

پروفسور لبخند زد و گفت: " خوشحالم که پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله ست،
همیشه در زندگی شلوغ هم ، جائی برای صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست! "

حالا با من یک قهوه میخوری؟



دانشمندی یک آزمایش جالب انجام داد... اون یه آکواریوم شیشه ای ساخت و اونو با یه دیوار شیشه ای دو قسمت کرد. تو یه قسمت یه ماهی بزرگتر انداخت و در قسمت دیگه یه ماهی کوچیکتر که غذای مورد علاقه ی ماهی بزرگه بود . ماهی کوچیکه تنها غذای ماهی بزرگه بود و دانشمند به اون غذای دیگه ای نمی داد... او برای خوردن ماهی کوچیکه بارها و بارها به طرفش حمله می کرد، اما هر بار به یه دیوار نامرئی می خورد. همون دیوار شیشه ای که اونو از غذای مورد علاقش جدا می کرد. بالا خره بعد از مدتی از حمله به ماهی کوچیک منصرف شد. اون باور کرده بود که رفتن به اون طرف آکواریوم و خوردن ماهی کوچیکه کار غیر ممکنیه. دانشمند شیشه ی وسط رو برداشت و راه ماهی بزرگه رو باز کرد، اما ماهی بزرگه هرگز به سمت ماهی کوچیکه حمله نکرد. اون هرگز قدم به سمت دیگر آکواریوم نگذاشت. می دونین چرا؟ اون دیوار شیشه ای دیگه وجود نداشت، اما ماهی بزرگه تو ذهنش یه دیوار شیشه ای ساخته بود. یه دیوار که شکستنش از شکستن هر دیوار واقعی سخت تر بود اون دیوار باور خودش بود.

 باورش به محدودیت ما هم اگه خوب تو اعتقادات خودمون جستجو کنیم، کلی دیوار شیشه ای پیدا می کنیم که نتیجه ی مشاهدات و تجربیاتمونه و خیلی هاشون هم اون بیرون نیستن و فقط تو ذهن خود ما وجود دارند هر فردی خود را ارزیابی می کند و این برآورد مشخص خواهد ساخت که او چه خواهد شد.
 شما نمی توانید بیش از آن چیزی بشوید که باور دارید هستید، اما بیش از آنچه باور دارید می توانید انجام دهید
نورمن وینست پیل



دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 8:38 ::  نويسنده : nima mahmoodi

دوستان عزیز ، به یاد داشته باشید که یکی از نکات خیلی خیلی مهم تو زمینه ی محیط های اینترنتی ، پسورد گذاشتن روی پروفایل شخصیه ، حالا چه میخواد داخل فیسبوک باشه ، و چه جاهای دیگه . و این قضیه چیزیه که خیلی ها سرسری ازش میگذرند .
یادتون باشه کسایی هستند که شب رو روزشون رو صرف پیدا کردن پسورد دیگران می کنن . چند نکته ی مفید برای گذاشتن پسوردی امن بهتون میگم ، با رعایت این نکات تا حدودی میشه گفت پروفایلی امن تر خواهید داشت :

یک : هیچ وقت از شماره تلفن یا موبایل یا تاریخ تولد ، کد ملی و مثل اینها واسه پسورد گذاری استفاده نکنید

دو : هیچ وقت برای پروفایل های مختلفتون از یک پسورد استفاده نکنید ( مثلاً همون پسورد آی دی یاهو رو بر ندارید و واسه فیسبوکتون بزارید ، چون اگه یکی از این دوتا پیدا شه ، اون یکی هم محکوم میشه به فنا

سه : هیچ وقت از کلمات و اعداد ساده واسه پسورد گذاشتن استفاده نکنید . مثلاً 123456789 و
qwerty ( دگمه های ردیف شده ی کی بورد ) . اینها جزو اولین مواردی هستن که هکر ها رو پسورد ها تست می کنن

چهار : خیلی دقت کنید و سعی کنید که در کافی نت ها پسورد خودتون رو با کیبورد وارد نکنید ، چون احتمالش زیاده که برنامه ای رو سیستم ها نصب شده باشه که تک تک دگمه هایی رو که رو صفحه کلید فشار میدید ، ثبت میکنه و در اختیار کسی که این برنامه رو نصب کرده قرار می گیره .
پس از کیبورد مجازی استفاده کنید ( همه ی ویندوز ها دارن ، بگردید پیدا می کنید ! )

**** برای گذاشتن پسورد این کارها خیلی میتونه مفید باشه :

* سعی کنید تعداد کاراکتر هاتون از 8 تا کمتر نباشه . هر چی تعداد بیشتر باشه ، پیدا کردن اون توسط برنامه ها سخت تر میشه .

* همونطور که گفتم ، پسورد نباید ساده باشه ، جوری که هکر به سادگی بهش پی ببره . اما برای شما می تونه خیلی خیلی ساده باشه ! چجوری ؟
یه قلقی که من دارم اینه که یه جمله ی معمولی رو به صورت فینگلیش می نویسم .

مثلاً : ( یه روز خوب )
yeroozekhoob . حالا شما میبینید که برای یه هکر خارجی عملاً این جمله هیچ معنی ای نداره و اینکه تعداد کاراکتر هاش بیشتر از 8 تاست .

دوست دارید امنیتش بیشتر شه ؟ خیلی ساده ست ، همراه با نوشتن این حروف ، کلید کپس لاک رو هم روشن کنید تا حروف بزرگ نوشته شن .
این بزرگ نوشته شدن دو برابر امنیت پسورد رو بالا میبره .

اما بهترین روش پسورد گذاری اینه که به صورت ترکیبی باشه . یعنی هم حروف کوچیک ، هم بزرگ ، هم عدد و هم کاراکتر های دیگه ( حتی فاصله ی خالی ) . به این مثال نگاه کنید :

*
Ye R00ze koOb@

در اینجا به جای دو تا
O ، از عدد صفر هم استفاده کردم . حتی فاصله ( که اون هم کاراکتر به حساب میاد )

یه نکته ی خیلی مهم دیگه ، هر زمان احساس کردید پسوردتون لو رفته ، در اولین فرصت عوضش کنید . معطل نکنید تا پشیمون نشید

*** اگه به امنیت دوستاتون اهمیت میدین و این موارد رو مفید میدونید ، به اشتراک بزارین :) ***



دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 8:24 ::  نويسنده : nima mahmoodi

 

حتما بخونید... :)))))))))))))))

پاسخهای جالب این دانش اموز باعث شد تا نمره صفر نگیرد. سوال ها و جوابها را بخوانید.

 

 1) درکدام جنگ ناپلئون مرد؟

 در اخرین جنگش

 ...

2) اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟

 در پایین صفحه

 

 3) چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتنی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟

 زمین بتنی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد

 

 4) علت اصلی طلاق چیست؟

 ازدواج

 

 5) علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟

 امتحانات

 

 6) چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟

 نهار و شام

 

 7) چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟

 نیمه دیگر ان سیب

 

 ۸) سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟

 خیس خواهد شد

 

 9) یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟

 مشکلی نیست شبها می خوابد

 

 10) چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟

 شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد

 

 11) اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال و در دست دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید کلا چه خوهید داشت؟

 دستهای خیلی بزرگ

 

 12) اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟

 هیچ چی چون دیوار قبلا ساخته شده



دنیای اینترنت

اگر از کاربران تازه کار کامپیوتر هستید دوستانه توصیه می‌کنم این مطلب را با دقت بخوانید.

1- اول آدرس ایمیل www نمی‌گذارند ......

7- تفاوت فایل، فولدر و درایو:.....

9- تفاوت وبلاگ و وب سایت: ......

10- دومین، دامین یا دامنه: .....



 1- اول آدرس ایمیل www نمی‌گذارند: اول آدرس ایمیل هرگز www نمی گذارند.


‌ 2- اینترنت اون علامت e آبی رنگ نیست: اون e آبی رنگ علامت برنامه Internet Explorer، محصول شرکت Microsoft است. خود اینترنت یک شبکه است که برنامه یا آیکون خاصی ندارد.

برنامه های دیگری هم وجود دارند که کار آن e آبی را می کنند و حتی خیلی بهتر! مثل Safari، Chrome، Opera یا Firefox که می‌توانید از آنها استفاده کنید.

 

3- چت همان یاهو مسنجر نیست: چت کردن لازم نیست حتمآ با برنامه یاهو مسنجر انجام شود. یاهو یکی از شرکت هایی است که سرویس چت اینترنتی را ارائه می‌کند. با ICQ، MSN Messenger یا Gtalk  هم می‌توانید چت کنید (با سایر کاربران همان سرویس).

‌ 4- هر کامپیوتری الزامآ ویندوز نیست: این خیلی مهمه! ببینید یک کامپیوتر را خاموش فرض کنید! اصلآ به آن چه روی صفحه مانیتورش دیده می‌شود فکر نکنید. این به خودی خودش یک کامپیوتر است.


یکی از معروف ترین این برنامه ها«ویندوز» نام داره که نسخه های مختلفی هم داره که می‌دونم همگی با آنها آشنا هستید. مثل ویندوز 98 یا ویندوز xp یا ویستا. ویندوز محصول شرکت Microsoft است.


حالا نکته اینجا است، هیچ اجباری به استفاده از ویندوز نیست و ویندوز تنها انتخاب موجود نیست. بلکه این تصور غلط به خاطر سلطه مایکروسافت بر روی بازار به وجود آمده. در اصل شرکت های مختلف و مشابهی وجود دارند که در این صنعت با مایکروسافت در رقابت هستند و خودشان«سیستم عامل» تولید می‌کنند.
به عنوان مثال، شرکت Apple سیستم عامل Mac را دارد. یا مثلآ سیستم عامل Ubuntu مال شرکت Canonical است.

‌ 5- هر کامپیوتری الزامآ پنتیوم نیست: pentium فقط اسم مدل یکی از پردازنده (CPU) های شرکت اینتل است! فکر می‌کنم واضحه، مثلآ من اگر از CPU یک شرکت دیگه مثل AMD استفاده کنم دیگه آ«کامپیوترت پنتیوم چنده؟» مفهومی نداره. در ضمن مدل های pentium هم الان تقریبآ منسوخ شده و قدیمی به حساب می‌آیند.

6- فایروال همان آنتی ویروس نیست: هر دو امنیت کامپیوتر را تامین می‌کنند اما با یکدیگر فرق دارند. توضیح تخصصی این تفاوت از حوصله این مطلب (و احتمالآ شما) خارج است. بگذارید این طور بگویم، فایروال یا دیواره آتش مثل یک گارد هست که شما بگذارید دم در خانه تا از ورود افراد خطرناک جلوگیری کند. آنتی ویروس مثل یک محافظ شخصی است که اگر کسی یه جوری گارد را دست به سر کرد یا یواشکی از دودکش شومینه اومد توی خونه او را دستگیر کنه.

‌ 7- تفاوت فایل، فولدر و درایو: اصلآ به کامپیوتر فکر نکنید، درایو مثل طبقه ای است که شما پوشه های مختلف از اسناد تان را نگهدای می‌کنید. فولدر همان پوشه هایی است که اسناد در آنها وجود دارند.


هر سند موجود در پوشه مثل یک فایل هست. در نتیجه من اگر از شما بپرسم فلان سند کجاست؟ شما می‌گویید: آ«در طبقه دوم، پوشه سبز رنگ، کاغذ آخر»
حالا اگر بپرسم آ«اون تحقیق شیمی که دانلود کردی کجاست؟» چه می‌گویید؟ «درایو C، فولدر Shimi، فایل shimi.pdf» یا مدل کامپیوتری تر: C:Shimishimi.pdf
این طور بخوانید، «سی دو نقطه بک اسلش شیمی بک اسلش شیمی دات پی دی اف».
حالا چطوری فرق اینا را هم به خاطر بسپاریم؟ یکی اینکه درایو ها تعداد شان زیاد نیست. عمومآ همین C و D و E و اینها هستند فولدر ها یا پوشه ها هم که اصلآ از آیکون شان مشخص است.


فایل ها هم می‌توانید این جوری بشناسید. هر آیتمی که وقتی رویش کلیک می‌کنید دیگه جلوتر نمی‌توانید بروید یک فایل است. به عنوان مثال وقتی روی یک فولدر کلیک می‌کنید وارد آن می‌شوید، دوباره می توانید چیزی انتخاب کنید در نتیجه این یک فایل نیست.
اما اگر روی یک عکس کلیک کنید آن عکس خودش باز می‌شود، دیگر داخل آن عکس پوشه های دیگر یا فایل های دیگر وجود ندارد. در نتیجه یک عکس یک فایل است. به عبارتی هر آیتمی که یک پسوند داشته باشد، مثلآ txt. یا jpg.  یک فایل است.

‌ 8- پسوند فایل ها مهم است: اول از همه، اصلآ پسوند چیه؟ پسوند اون سه حرف آخر اسم هر فایل است (اگر ویندوز شما پسوند ها را نشان نمی‌دهد مثل این راهنما عمل کنید).
پسوند به ویندوز و شما می‌گوید که این چه نوع فایلی است. به عنوان مثال یک فایل متنی که فقط حاوی نوشته است پسوندش txt. است. عکس های واقعی مثل آنها که با دوربین عکاسی می‌گیرید عمومآ دارای پسوند jpg هستند. عکس های کارتونی و کامپیوتری و غیر واقعی هم عمومآ gif یا png هستند.
فایل های فشرده شده عمومآ دارای پسوند zip یا rar هستند که آنها را باید با برنامه های مخصوص مثل Winzip یا WinRAR باز کنید.
فایل های اجرایی مثل فایل های برنامه های یا فایل های Setup بازی ها  هم عمومآ دارای پسوند exe. هستند. آهنگ ها هم که مطمئنم خودتان مید‌انید، عمومآ mp3 یا wav هستند.
پسوند فایل ها اطلاعات زیادی به ما می‌دهند. مثلآ اگر کسی یک فایل به شما داد که پسوند آن exe. بود و گفت این عکس خودم است. دارد دروغ می‌گوید! احتمالآ به جای عکس یک برنامه مخرب مثل یک ویروس است.

 9- تفاوت وبلاگ و وب سایت: «وبلاگ» از جمله چیز هایی است که تعریف دقیقش یکم سخته. یک باور اشتباه اینه که یک وب سایت یک آدرس مستقل دارد، مثلآ تنها کاربران عضو سایت قادر به مشاهده لینک ها هستند.
عضویت در سایت / ورود به سایت
یک سایت است اما microsoft.persianblog.ir یک وبلاگ است. این تعریف اشتباه است.
وبلاگ جایی است که  عمومآ  یک نفر یادداشت هایی می‌نویسد. این یادداشت ها می‌توانید شخصی، تخصصی یا عمومی باشد. وبلاگ ها بر پایه یکی از برنامه های مدیریت محتوا نظیر وردپرس یا مووبل تایپ هستند. همچنین می‌توانند روی سرویس دهنده های وبلاگ آنلاین باشند، مثل Blogspot یا Persianblog  که در این صورت آدرس آنها به شکل EsmeWeblog.Persianblog.ir  درمیاید. اما می‌توانند آدرس شخصی هم داشته باشند.
اکثر وبلاگ ها شامل بخش نظرات هم هستند که خوانندگان از این طریق با نویسنده در ارتباط هستند و نظر خودشان را به اطلاع نویسنده می‌رسانند. هم وبلاگ و هم وب سایت می‌تواند متعلق به یک نفر، چند نفر یا یک شرکت هم باشد در نتیجه مالکیت یا مخاطب یک نشانه برای تمیز دادن وبلاگ از وب سایت نیست. اما عمومآ وبلاگ متعلق به یک نفر است و شما با ورود به آن می‌دانید که در حال خواندن نوشته چه کسی هستید. وبلاگ ها عمومآ غیر رسمی تر از وب سایت ها هم هستند.
یک تفاوت دیگر هم این است که وب سایت ها عمومآ سرویس یا محصول خاصی دارند اما وبلاگ ها âحداقل مستقیمآ سرویسی ارائه نمی‌کنند و فقط حاوی نوشته های نویسنده هستند.

10- دومین، دامین یا دامنه: ببینید خودتان را درگیر نکنید، خیلی ساده است. اسم هر سایت (آدرسی که تایپ می‌کنید که واردش شوید) دامنه آن سایت است. مثلآ دامنه یاهو yahoo.com است. برای داشتن این نام ها باید نام مورد نظر آزاد باشد و مبلغی را سالیانه پرداخت کنید تا به نام شما ثبت شود.
توجه کنید که مثلآ در مثال یاهو، کل عبارت Yahoo.com  دامنه است، نه فقط Yahoo‌ در نتیجه Yahoo.net‌ هم یک دامنه جدا است که می‌تواند متعلق به فرد دیگری باشد، همچنین Yahoo.org اما خوب شرکت های بزرگ تمام دامنه های اسم شرکت شان را به نام خودشان ثبت میکنند.

‌ 11- هاست یا هاستینگ: هاست، هاستینگ یا Host یعنی فضایی که فایل های یک سایت اینترنتی روی آن قرار می‌گیرد. هر چیزی که شما روی یک سایت می‌خوانید باید روی یک کامپیوتر واقعی در یک جایی از دنیا وجود داشته باشد. این فضا ها هم توسط شرکت ها فروخته می‌شود. در نتیجه اگر می‌بینید می‌گویند«هاست 100 مگابایتی» یعنی به شما 100 مگابایت فضا می‌دهند که فایل های سایت تان را در آن نگهداری کنید.

12- پروکسی همان فیلتر شکن نیست: پروکسی (proxy) همان فیلتر شکن نیست و هیچ ربطی هم به فیلتر شکن ندارد. به کامپیوتر اصلآ فکر نکنید، پروکسی می‌دانید مثل چیست؟ مثل اینکه من زنگ بزنم به شما بگم آ«اگر می‌تونی سر راه برو فلان کتاب فروشی ببین این کتاب را داره؟» شما می‌روید و از همانجا به من زنگ می‌زنید، می‌گویید «آره مثلآ فلان کتاب هست جلدش این رنگیه قیمتشم اینه». این یعنی پروکسی.
وقتی شما IP و Port پروکسی را در برنامه ای وارد می‌کنید یا از فیلتر شکن استفاده می‌کنید کامپیوتر شما به یک کامپیوتر دیگه در جایی از دنیا وصل میشه و اون کامپیوتر میره اون آدرسی که شما می‌خواهید را باز می‌کنه و به شما نشان میده. حالا اگر پروکسی شما در یک کشور خارجی باشه می‌تونه جاهایی بره که شما نمی‌تونید برید! خیلی واضحه نه؟

 13- وی پی ان (vpn) همان فیلتر شکن نیست: نمی‌خواهم به ساختار vpn و بپردازم. بلکه می‌خواهم بر عکس خیلی ها ساده برای تان توضیح بدهم که خوب متوجه بشید. vpn یک نوعی از شبکه است که اطلاعاتی که در آن رد و بدل می‌شود به خاطر فرایند رمزنگاری قابل دیده شدن نیست.
مثل چی؟ این سناریو را تجسم کنید، من و دوستم و شما با هم در یک اتاق هستیم. من و دوستم هر دو علاوه بر فارسی به زبان چینی هم مسلط هستیم اما شما یک کلمه هم چینی بلد نیستید.
حالا شما به من به فارسی می‌گویید آ«تو حق نداری راجع به آن موضوع با دوستت صحبت کنی!آ». حالا اگر من شروع کنم به چینی با دوستم حرف بزنم چی؟ شما نمی‌توانید بفهمید من دارم راجع به چی حرف می‌زنم.
اینکه vpn به عنوان یک فیلتر شکن استفاده می‌شود هم موردی مشابه است. «آن موضوع» همان سایت مسدود شده است و «زبان چینی» هم همان رمزنگاری شبکه vpn.

 14 - رم  بیشتر همیشه بهتر نیست: رم و حافظه بیشتر همیشه الزام بهتر نیست. یعنی کلآ این عدد ها هر چقدر بزرگتر می‌شوند الزامی نیست که بهتر شوند. چرا؟ به دلایل مختلف، مهم ترینش اینکه خیلی اوقات کامپیوتر شما توان استفاده از آن مقدار عظیم RAM را اصلآ نداردبه عنوان مثال، اکثر افراد از ویندوز های 32 بیت استفاده می‌کنند که توان استفاده بیشتر از 4 گیگ رم را ندارند یعنی اگر شما 8 گیگ رم هم داشته باشید هیچ فرقی نخواهید دید پس اگر از نحوه کار یک دستگاه آگاه نیستید حواستان جمع باشد که پول تان را بی خود هدر ندهید. برای استفاده بیشتر از 4 گیگ رم باید از سیستم عامل های 64 بیت استفاده کنید. مثلآ Windows Vista x64 Ultimate.

 15- قوی بودن یکی از اجزای کامپیوتر ضعیف بودن جزئی دیگر را جبران نمی‌کند: این هم از جمله اشتباهاتی است که از خیلی ها تا به حال شنیده ام. هر عضو کامپیوتر وظیفه منحصر به فرد خودش را دارد و قوی بودن یک جز، مثلآ RAM ضعیف بودن CPU را جبران نمی کند. مثلآ شنیده ام که می‌گویند «این بازی 2 گیگ رم می‌خواد ولی اگر CPU ات قویه با 1 گیگ هم جواب میده» که کاملآ اشتباه است.



دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 8:18 ::  نويسنده : nima mahmoodi

همه ما خودمان را چنین متقاعد میکنیم که با ازدواج زندگی بهتری خواهیم داشت،

وقتی بچه دار شویم بهتر خواهد شد، و با به دنیا آمدن بچه‌های بعدی زندگی بهتر...

ولی وقتی می‌بینیم کودکانمان به توجه مداوم نیازمندند، خسته میشویم.

بهتر است صبر کنیم تا بزرگتر شوند.

فرزندان ما که به سن نوجوانی میرسند، باز کلافه میشویم، چون دایم باید با آنها سروکله بزنیم. مطمئناً وقتی بزرگتر شوند و به سنین بالاتر برسند، خوشبخت خواهیم شد.

با خود میگوییم زندگی وقتی بهتر خواهد شد که :

همسرمان رفتارش را عوض کند،

یک ماشین شیکتر داشته باشیم،

بچه هایمان ازدواج کنند،

به مرخصی برویم

و در نهایت بازنشسته شویم...

حقیقت این است که برای خوشبختی، هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد.

اگر الآن نه، پس کی؟ زندگی همواره پر از چالش است.

بهتر این است که این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم که با وجود همه این مسائل،

شاد و خوشبخت زندگی کنیم.

خیالمان میرسد که زندگی، همان زندگی دلخواه،

موقعی شروع میشود که موانعی که سر راهمان هستند ، کنار بروند:

            مشکلی که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم میکنیم،

            کاری که باید تمام کنیم،

            زمانی که باید برای کاری صرف کنیم،

            بدهی‌هایی که باید پرداخت کنیم و ... 

بعد از آن زندگی ما، زیبا و لذت بخش خواهد بود!

بعد از آنکه همه اینها را تجربه کردیم،

تازه می فهمیم که زندگی، همین چیزهایی است که ما آنها را موانع می‌شناسیم.

این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جاده‌ای بسوی خوشبختی وجود ندارد.

خوشبختی، خودٍ همین جاده است.

پس بیایید از هر لحظه لذت ببریم.

برای آغاز یک زندگی شاد و سعادتمند لازم نیست که در انتظار بنشینیم:

در انتظار فارغ التحصیلی، بازگشت به دانشگاه، کاهش وزن ، افزایش وزن،

شروع به کار، ازدواج، شروع تعطیلات، صبح جمعه،

در انتظار دریافت وام جدید، خرید یک ماشین نو، باز پرداخت قسطها،

بهار و تابستان و پاییز و زمستان،

اول برج، پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون، مردن، تولد مجدد و...

خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد.

هیچ زمانی بهتر از

همین لحظه

برای شاد بودن وجود ندارد.

زندگی کنید و از حال لذت ببرید.

اکنون فکر کنید و سعی کنید به سؤالات زیر پاسخ دهید:

  1. پنج نفر از ثروتمندترین مردم جهان را نام ببرید.
  2. برنده‌های پنج جام جهانی آخر را نام ببرید.
  3. آخرین ده نفری که جایزه نوبل را بردند چه کسانی هستند؟
  4. آخرین ده بازیگر برتر اسکار را نام ببرید.

 نمیتوانید پاسخ دهید؟ نسبتاً مشکل است، اینطور نیست؟

 

نگران نباشید، هیچ کس این اسامی را به خاطر نمی آورد.

 

روزهای تشویق به پایان میرسد!

نشانهای افتخار خاک می گیرند!

برندگان به زودی فراموش میشوند!

اکنون به این سؤالها پاسخ دهید:

  1. نام سه معلم خود را که در تربیت شما مؤثر بوده‌اند ، بگویید.
  2. سه نفر از دوستان خود را که در مواقع نیاز به شما کمک کردند، نام ببرید.
  3. افرادی که با مهربانیهایشان احساس گرم زندگی را به شما بخشیده‌اند، به یاد بیاورید.
  4. پنج نفر را که از هم صحبتی با آنها لذت میبرید، نام ببرید.

حالا ساده تر شد، اینطور نیست؟

افرادی که به زندگی شما معنی بخشیده‌اند، ارتباطی با "ترین‌ها" ندارند،

ثروت بیشتری ندارند، بهترین جوایز را نبرده‌اند، ...  

آنها کسانی هستند که به فکر شم%Dی طول کشید.

شاهدان این ماجرا، هنوز هم در باریط، کنار شما میمانند .

کمی بیاندیشید. زندگی خیلی کوتاه است.

و شما در کدام لیست قرار دارید؟ نمیدانید؟

اجازه دهید کمکتان کنم.

شما در زمره مشهورترین نیستید...،

اما از جمله کسانی هستید که برای درمیان گذاشتن این پیام در خاطرمن بودید.

مدتی پیش، در المپیک سیاتل،

9 ورزشکار دو و میدانی که هرکدام گرفتار نوعی عقب ماندگی جسمی یا روحی بودند،

بر روی خط شروع مسابقه دو 100 متر ایستادند،

مسابقه با صدای شلیک تفنگ، شروع شد.

هیچکس ، آنچنان دونده نبود، اما هر نفر میخواست که در مسابقه شرکت کند و برنده شود.

آنها در ردیفهای سه تایی شروع به دویدن کردند،

پسری پایش لغزید ، چند معلق زد و به زمین افتاد، و شروع به گریه‌ کرد.

هشت نفر دیگر صدای گریه او را شنیدند.

حرکت خود را کند کرده و از پشت سر به او نگاه کردند...

ایستادند و به عقب برگشتند... همگی...

دختری که دچار  سندرم دان (ناتوانی ذهنی) بود کنارش نشست،

او را بغل کرد و پرسید "بهتر شدی ؟"

پس از آن هر 9 نفر دوشادوش یکدیگر تا خط پایان گام برداشتند.

تمام جمعیت روی پا ایستاده و کف زدند. این تشویقها مدت زیادی طول کشید.

شاهدان این ماجرا، هنوز هم در باره این موضوع صحبت میکنند. چرا؟

زیرا از اعماق درونمان میدانیم که

در زندگی چیزی مهمتر از برنده شدن خودمان وجود دارد.

مهمترین چیز در زندگی، کمک به سایرین برای برنده شدن است.

حتی اگر به قیمت آهسته تر رفتن و تغییر در نتیجه مسابقه ای باشد که ما در آن

شرکت داریم.

اگراین پیام را با عزیزانمان درمیان بگذاریم،

شاید موفق شویم تا قلبمان را تغییر دهیم، شاید هم قلب شخص دیگری را، ...

"شعله یک شمع با افروختن شمع دیگری خاموش نمیشود"

 



دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 8:16 ::  نويسنده : nima mahmoodi

با پیشرفت تکنولوژی جایگزین‏های متعددی برای CD جهت ذخیره اطلاعات به وجود آمده است. شاید به همین دلیل هم است که حفظ و نگه داری از CDها چندان جدی گرفته نمی‏شود. اما چه بخواهیم و چه نخواهیم روزانه با آن‏ها سر و کار داریم و هنوز زمان زیادی تا فراموشی آنها باقی مانده است. در نتیجه همچنان سالم نگه داشتن آنها اهمیت زیادی دارد. در این ترفند قصد داریم به معرفی 10 راهکار در جهت افزایش طول عمر CDها بپردازیم.

1- CD را با DVD-ROM اجرا نکنید؛ این کار به این علت است که سرعت چرخش DVD-ROM بسیار بیشتر از CD-ROM است و این کار باعث خش‏دار شدن CD خواهد شد.


2- CDها را از پشت روی هم قرار دهید؛ اگر CDها را از طرف قابل استفاده روی هم قرار دهید به علت شیشه‏ای بودن سطح، به سرعت خش‏دار خواهد شد.


3- از پاک کردن CD با لباس و حوله خودداری کنید؛ پاک کردن CDها با منسوجات به شدت باعث کاهش عمر CDها خواهد شد. برای تمیز کردن CD‏ها از دستمال کاغذی بدون کرک و یا سایر دستمال‏های نرم استفاده کنید.


4- از نوشتن با ماژیک‏های غیر استاندارد روی CDها خودداری کنید؛ ماژیک‏های غیر استاندارد به تدریج در بافت CD فرو رفته و باعث استهلاک سریع CD خواهد شد.


5- از تماس مکرر دست‏ها با CDها خودداری کنید؛ شیارهای دست  و کثیفی‏های سطح دست در تماس با سطح CD باعث تخریب سطح شیشه‏ای آن خواهد شد.


6- از قرار دادن CDها در هوای آزاد و کیف‏های نامرغوب خودداری کنید؛ این کار خیلی زود CD را نابود می‏کند.


7- بلافاصله بعد از اتمام کار با CD، آن را از CD-ROM خارج کنید؛ در صورتی که CD در CD-ROM باقی بماند در هر بار ورود به My Computer یا هنگام خاموش و روشن کردن سیستم، محتوای CD بازخوانی خواهد شد.


8- از زدن برچسب به جای نوشتن روی پشت CD خودداری کنید ؛ با اینکار CD-ROM برای خواندن CD تعداد دور بیشتری را می‏زند و خود به خود CD مستهلک خواهد شد.


9- از دستگاه‏های خش‏گیر و پمادهای خش‏گیر حدالامکان استفاده نکنید؛ در صورتی که خش‏هایی کوچک و کم روی CDها مشاهده کردید، استفاده از ابزارآلات مذکور به هیچ‏وجه برطرف کننده نیست و ضمن برداشت کردن یک لایه از روی CD، خش‏های جدیدی نیز روی CD وارد خواهد کرد.


10- از تهیه CD‏های رنگی و نامرغوب ارزان قیمت با مارک‏های ناشناس خودداری کنید؛ CDهای رنگی به دلیل ساختار غیر استاندارد خود عمر کوتاهی دارند.همچنین CDهای ارزان نامرغوب حتی با رعایت 9 شرط بالا باز هم عمر کوتاهی خواهند داشت.

» جستجوی یک فایل PDF در گوگل  



درباره وبلاگ


این پرنده مهاجر همیشه عاشق پرواز حالا با بالی شکسته میخونه چه غمگین آواز توی یک هجرت جمعی دست بیرحمه صیاد اونو از جفتش جدا کرد با تنهایی آشنا کرد نجوای دو جفت عاشق روی شاخه های تنها شعری عاشقانه بود صدای قشنگ بالش تو فضای بی کرانه بهترین ترانه بود حالا تنها حالا خسته با دلی از غم شکسته بی صدا تر از همیشه با خودش تنها نشسته با صدای غم گرفتش شعر تنهایی میخونه سوز غمگین صداشو اونی که تنهاست میدونه ************* از اینکه به کلبه درویشی من اومدین بسیار خوشحالم. من نیما متولد 1366هستم
نامه يكي از جوانان عسلويه به رئيس جمهور
بهار نو ستارهای فراموش نشدنی احساس شیر باش. دکلمه بهترین راه ها برای فرار از بد بوی بدن پشیمان باش برگرد یارانه پیامک های فلسفی اس ام اس های فلسفی توووووو دیابت چیست و چگونه باید با آن مقابله است ؟ چگونه با آلزایمر مقابله کنیم ؟ چگونه از افزایش کلسترول خون جلوگیری کنیم ؟ در هنگامی که فردی مواد سمی می خورد چگونه از جذب مواد مسموم کننده جلوگیری کنیم ؟ صول مذاکره و چگونه خوب حرف بزنیم ؟
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل نوشته های پرنده مهاجر و آدرس nima1366.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان